وب سایت فرهنگی_آموزشی رضایی

دبیر زبان و ادبیات فارسی ناحیه 2

وب سایت فرهنگی_آموزشی رضایی

دبیر زبان و ادبیات فارسی ناحیه 2

وب سایت فرهنگی_آموزشی رضایی
اینجانب سعیدرضائی دبیر زبان و ادبیات فارسی ناحیه دو رشت،
و معاون دبیرستان معارف اسلامی صدرای رشت این وب سایت را طراحی نموده ام .
هدفم از ایجاد این وب سایت، به اشتراک گذاشتن مطالب علمی ، تربیتی و فرهنگی می باشد . برای دانش آموزان نیز مطالب آموزشی به صورت رایگان به اشتراک خواهم گذاشت تا رسالت معلمی خودم را نیز به جا آورده باشم . نظرات و پسشنهادات خود را برایم ارسال کنید حتما میخوانم و پاسخ می دهم.
نویسندگان
پیوندها
آخرین نظرات

۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

استاد شهریار در اواخر عمر به دلیل بیماری در بیمارستان بستری میگردد و دکتر ،خانواده او را جواب میکند.دوستان و آشنایان شهریار برای بهبود روحیه او میروند و با اصرار عشقِ قدیمی شهریار را راضی میکنند که به عیادت شهریار برود.عشق قدیمی شهریار که حالا یک پیرزن بود قبول میکند که به عیادت شهریار در بیمارستان برود.

وقتی عشق قدیمی شهریار به بیمارستان میرود شهریار روی تخت بیمارستان خواب بوده است اما صدای قدمها و گام عشق قدیمی خود را میشناسد و از خواب بیدار میشود.وقتی عشق او در اتاق را باز میکند شهریار این شعر مشهور که از مفاخر ادبیات ایران هست را برای عشق قدیمیش میسراید:

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا


بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا


نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی


سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا


عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست


من که یک امروز مهمان توام فردا چرا


نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم


دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا


وه که با این عمرهای کوته و بی اعتبار


اینهمه غافل شدن از چون منی شیدا چرا


شور فرهادم بپرسش سر به زیر افکنده بود


ای لب شیرین جواب تلخ سر بالا چرا


ای شب هجران که یک دم در تو چشم من نخفت


اینقدر با بخت خواب آلود من لالا چرا


آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند


در شگفتم من نمیپاشد ز هم دنیا چرا


در خزان هجر گل ای بلبل طبع حزین


خاموشی شرط وفاداری بود غوغا چرا


شهریارا بی حبیب خود نمیکردی سفر


زین سفر راه قیامت میرود تنها چرا...


در تلگرام کانال ما را دنبال کنید . برای پیوستن به

 کانال کافه شعر،تصویر زیر را کلیک کنید


۲۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۳۰
سعیدرضائی


ای خدای عشق ، ای ام الکتاب
ای معلم ، ای سراسر آفتاب

تو به ما آموختن آموختی
همچو شمع در بین ما میسوختی

در پی سوز و گداز و سوختن
فکر تو تنها بود آموختن

تو خمینی را خمینی کرده ای
طالقانی را سمائی کرده ای

ابن سینا و ابوریحان را
در پی علمت فدایی کرده ای

شغل تو شغل تمام انیباست
جای تو در آسمان و در سماست

زاده ء لاهوتی و از نسل خاک
از سخن گفتن نداری هیچ باک

در کتاب دل نویسم با مداد
ای معلم روز تو تبریک باد

 

۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۲:۰۵
سعیدرضائی

به نام خدا

در زمـان پـیـغمبر اکرم (ص) طفلى بسیار خرما مى خورد . هر چه او را نصیحت مى کردند که زیاد خوردن خرما ضرر دارد فایده نداشت . مادرش تصمیم گرفت او را به نزد پیغمبر (ص) بیاورد تا او را نـصـیـحت کند.

وقتى او را به حضور پیغمبر آورد از پیغمبر خواست تا به طفل بفرماید که خرما نخورد

اما آن حضرت فرمود : امروز بروید و او را فردا دوباره بیاورید.

روز دیـگر زن به همراه فرزندش خدمت پیغمبر (ص) حاضر شد. حضرت به کودک فرمود که خرما نـخورد.

در این هنگام زن که نتوانست کنجکاوى و تعجب خود را مخفى کند از ایشان سؤال کرد : یا رسول اللّه چرا دیروز به او نفرمودید خرما نخورد؟

حـضـرت فـرمـود : دیـروز وقتى این کودک را حاضر کردید خودم خرما خورده بودم و اگر او را نصیحت مى کردم تاثیرى نداشت .

امـام صـادق (ع ) فـرمود : به راستى هنگامى که عالم به علم خود عمل نکرد موعظه او در دل هاى مردم اثر نمى کند همان طور که باران از روى سنگ صاف مى لغزد و در آن نفوذ نمى کند !

آیات مرتبط


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

 ﺍﻯ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ! ﭼﺮﺍ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﻣﻰﮔﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻰﻛﻨﻴﺪ ؟(2) الصف

کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ

 ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﻮﺟﺐ ﺧﺸﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛه ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﻰ  ﻛﻨﻴﺪ .(3) الصف


نتیجه گیری= حرفی که به دیگران می خواهیم بزنیم را اول خودمان عمل کنیم ....

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۹:۴۰
سعیدرضائی